تلویزیون «تبریز در مه» را نشان می دهد؛قرار داد ترکمن چای ....
هرگاه اسم قرار داد و مشابه هانش می آید اول از همه حرص خوردن ها و فحش دادن هایمان سر کلاس تاریخ جلوی چشمانم قد می کشند! یک خط حفظ می کردیم،سه تا فحش می دادیم!یک بند معلم توضیح می داد،نیم ساعت ب جان آل قاجار حرف می زد!برایمان کتاب های معتبر تاریخی می آورد و ابعاد جنایت را باز می کرد.ماهم زل می زدیم ب معلم و دندان قروچه می کردیم!گه گاهی هم نگاهی ب کتاب می انداختیم ک مرز های کنونی ایران را با نقطه چین های مشکی از مساحت عظیم صورتی شده،جدا کرده بود!
البته
بالاتر از این عکس هایی ک تلخی حقیقت را ب رخمان می کشیدند؛بودند تصاویری ک گواهی می دادند:عزت ایرانی کمرنگ می شود ولی نمی میرد...انگار آبی بر آتش ریخته باشند،با دیدنشان،آرام می شدیم و ب روح پر فتوحشان،صلواتی می فرستادیم...و البته گله مند از مردمان آن زمان ک چرا فقط تماشا کردند و توجیه معلم : مردم سواد نداشتند و این سیاست حکومت بود!....
حالا؛خیلی ها می پرسند:ما آن همه زجر کشیدیم تا چند صفحه ترکمنچای را بخوانیم!نسل های بعد چگونه می خواهند 150 صفحه برجام بخوانند؟
هیچ!
سه صفحه می خوانند،ده تا فحش می دهند!و طرح این سوال ک چرا مردم هیچ کاری نکردند؟و توجیه معلمشان: مردم آگاه نبودند و آگاهان جامعه تلاشی برای آگاه کردن عوام نکردند. درآن زمان ب این گروه «ولایتمداران» می گفتند.سِیوَش کنید!انواع زیادی دارد اما هیچکدام کاری نکردند!یکسری را نذاشتند یکسری نخواستند!